همه راستی جوی و فرزانگی
همه راستی جوی و فرزانگی وزو دور باد آز و دیوانگی
به هر کار در پیشه کن راستی چو خواهی که نفزایدت کاستی
چو با راستی باشی و مردمی نبینی به جز خوبی و خرمی
به گیتی بِه از راستی پیشه نیست ز کژی بَتر هیچ اندیشه نیست
سخن گفتن کژ ز بیچارگی ست به بیچارگان بر بیاد گریست
هر آن کو که گردد به گرد دروغ ستمکاره خوانیمش و بی فروغ
همه راستی کن که از راستی نیاید به کار اندرون کاستی
ماخذ: حکیم سخن فردوسی، بخشهایی از شاهنامه
اشتراک گذاری